نفس مامان کی مرخص میشی!!!
پرستارهای بیمارستان واقعا کمک حال ما بودند....والا بغل کردن و شیر دادن یک جنین ١٦٠٠ کار من نبود....خداوند نگه دارشان باد.... من همه چیز را از اونا زود یاد گرفتم ،اما واقعا کار مشکلی بود چون هر ٢ ساعت یکبار باید شیر میخوردی اما هر بار یه ساعتی طول میکشید تا بتونم تو رو بیدار کنم و یه ساعتی هم طول میکشید تا با آموزش شیر خوردن به تو شیر بدم..اوایل با سرنگ و بعد با انگشت مامان مکیدن رو یاد میگرفتی و بعد هم تمرین با شیشه شیر....البته خیلی تنبلی میکردی در یادگیری مکیدن...پرستارها بهت میگفتن ربیعی تنبل دلم میسوخت برایت بیشتر برای اینکه تو نازنین مامان الان باید تو شکم مامان در آرامش خوابیده باشی نه اینکه اینجا مدام درد رو تجربه میکردی و ...